خط - مبانی هنرهای تجسمی

خط در دیدگاه ریاضی از به هم پیوستن نقطه ها به وجود می آید. دارای طول و فاقد عرض است. نقطه، بر اثر نیرویی که از یک جهت به او وارد آمده، حالت ایستایی خود را از دست داده و به صورت یک عنصر فعال به نام خط در آمده است.

قاطع ترین عنصر بصری است که برای همگان آشناست، صریح، روشن و بدون ابهام است. از عناصر قدرتمند در ترکیب بندی عکس، خطوط هستند که با ممارست عکاس، تاثیر پویایی بر حس عکس و یا هدایت چشم مخاطب به عکس می گذارند. خط نشان دهنده جهت و موقعیت است و نیز مرز سطح را تشکیل می دهد و آنرا محدود می کند. جهت و راستا را می نمایاند، چه بر روی صفحه و چه در فضا؛ خط در خود انرژی و نیروی زیادی ذخیره دارد، و در موقعیت های متفاوت عکس العمل های گوناگونی از خود نشان می دهد. خطوط مختلف تاثیرات متفاوتی بر عکس می گذارند. اینکه چطور از خطوط بهره ببریم اتفاقی نیست، بلکه به زمان و تمرین احتیاج دارد.

همانگونه که در مبحث نقطه اشاره شد، عنصر خط نیز نسبت به زمان و مکان متغیر است. (قانون نسبیت) به عنوان مثال، اگر به یک ردیف درخت از فاصله دور نگاه کنیم، به صورت خطوطی منظم دیده میشوند. در حالی که هر اندازه به این درختها نزدیک شویم، خطوط نیز در واقعیت درخت، حل شده و در نهایت تنه درخت ها را می بینیم که خط نبوده و هر یک دارای حجمی استوانه ای هستند.

 

عکس: پرهام عاشوری

خط بیان کننده عواطف و احساسات، اندیشه و آرمان ذهنی، فضاسازی و پرسیکتیو است. گاهی فعال و پرانرژی، گاهی ساکن و ایستا و بی تحرک است؛ گاهی منفی است مانند فضای خالی بین دو سطح؛ گاهی مجازی است و به چشم دیده نمی شود بلکه احساس می شود مانند فاصله بین دو نقطه.

به جز نقطه که اولین عنصر بصری است، خودش معنای فضا را ایجاد می کند و از عنصری بوجود نمی آید، بقیه عناصر بصری اولیه از همدیگر بوجود می آیند؛ از تکرار نقاط خط بوجود می آید، از تکرار خطوط سطح و از تکرار حداقل سه سطح القای حجم می شود.

عکس: سید مجتبی مظلوم زاده

 


 ایجاد ریتم و حرکت درخطوط به اشکال گوناگونی صورت می پذیرد. تغییر اندازه ها و طول خطوط ، تغییر فاصله ها و نهایتا تغییر ضخامت خطوط می توانند عواملی باشند تا ریتم، بهتر ایجاد شود؛ خط ها از لحاظ بیان حالات روانی، دارای ویژگی هایی هستند، که در آفرینش های هنری مورد استفاده هنرمندان قرار می گیرند. مثلا خط ضخیم، خشونت و سختی، خط راست و عمودی، ایستایی و مقاومت، و خط زیگزاک و شکسته، هیجان را القا می کنند. خطی که بر خط افقی عمود شده باشد بیان کننده تعادل بین دو عنصر متضاد است، یکی خط افق، که نشانگر آرامش، گستردگی و دیگری خط عمودی که بیان کننده، ایستایی و مظهر فشار قوه جاذبه زمین است. که ترکیب این دو خط با هم، از لحاظ بصری استحکام ویژه ای را القا می کند، که نشانی است نمادین از تجربه تعادل و ایستادن انسان بر سطح زمین.


 

خطوط تجسمی بر اساس جهت حرکت مداوم در یک مسیر کلی به چند گروه اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از :

الف) خطوط عمودی: مفهوم این خطوط می تواند ایستادگی، مقاومت، استحکام، نیرومند و مبین توازن و تعادل باشد. خطوط عمود این قابلیت را دارند تا حالات و احساسات مختلفی را درعکس پدید آورند. از حس قدرت گرفته تا حس رشد و شکوفایی.

این خطوط حس عظمت، جلال و تسلط را بر می انگیزند. استفاده بجا از این خطوط همچنین می تواند حس پایداری، آرامش، دوام و استحکام را القا کند، که در این صورت، مثل خطوط افقی عمل می کنند. همان طور که خطوط افقی با کادر افقی تشدید می شوند، خطوط عمود هم با استفاده از کادر عمودی برجسته تر خواهند شد. این باعث می شود بر ارتفاع شیء عمودی تاکید شود و بلند تر به نظر برسد. البته، در مواردی با توجه به مفهوم اثر میتوانید این قانون را بشکنید!

عکس: حسن خسروآبادی

خطوط عمود را تا جایی که امکان دارد، باید هم تراز و در توازی لبه های کادر عکاسی شود. اگر سوژه خیلی بلند است به صورتی که در کادر مخروطی میشود مرکز آن باید مسقیم باشد. رعایت توازی خطوط نیز به میزان شدن عکس کمک می کند. خطوط عمودی که با طرح و الگوی خاص تکرار می شوند، مخصوصا اگر در تضاد با اشکال و خطوطی باشند که در جهات دیگر قرار دارند؛ تاثیر زیادی بر مخاطب میگذارد.

عکس: سمیه سادات غلامی

ب) خطوط افقی: این خطوط حس آرامش، ثبات، پایداری، عدم تغییر، عدم تعلق به زمان و آسودگی را القا می کنند؛ گویا عکس یا بخشی از آن، در یک لحظه زمانی فریز شده و ساکن است؛ مثل دشت ها، اشیاء افتاده، افراد خوابیده و … این خطوط می توانند با عناصر پویا تر عکس ایجاد تضاد کنند

قرار دادن خط افق در بالای کادر حس مسافت را برجسته می کند و بر جزئیات پیش زمینه تاکید می کند، در حالی که قرار دادن خط افق در پایین، انزوا و تنهایی المان های خط افق را تشدید می کند. قرار دادن خط افق در وسط کادر هر چند که حکم شکستن یک قانون مقدس را دارد، اما برای گرفتن انعکاس ها مناسب است. عکاسان طبیعت از خطوط افقی برای ایجاد نوعی مسافت و وسعت دادن به منظره مورد نظرشان بهره می برند. افق های ناشکسته باعث می شوند عکس ساکن و راکد به نظر برسد و بهتر است آنها را با استفاده از اشکال دیگر بشکنید و به آن جذابیت ببخشید.

لایه های خطوط افقی، ترکیب بندی را قوت می بخشند و می توانند در عکس ریتم و الگو بوجود آورند و به خودی خود مرکز و موضوع توجه عکس واقع شوند. از تراز بودن خطوط افقی و قانون یک سوم عکس غافل نشوید، مگر برای القای مفهومی خاص!

عکس: محسن رضاپور

 

عکس: علی چاوشی

ج) خطوط مایل: حالت تزلزل و فروپاشی خط عمود را بیان می کند. در یک اثر تجسمی برای نشان دادن تحرک ، پویایی، خشونت، عدم ایستایی، ناپایدار، عدم سکون و ثبات به کار می روند. این خطوط به یک ترکیب ایستا و ساکن تحرک و انرژی می دهند. ریتم خطوط قطری (مورب) عموماً چشم مخاطب را به سمت عکس می کشانند. این خطوط با قطع خطوط دیگر نقاط توجه در عکس بوجود می آورند و اغلب با اشاره بر پرسپکتیو به عکس عمق می دهند.

نباید با یک خط ناشیانه عکستان را دو نیم کنید بلکه لا به لای اشکال به دنبال انحنا ها و الگوها باشید. همچنین خط قطری نباید دقیقا از گوشه ای به گوشه ی دیگر برسد، بلکه بهتر است خارج از مرکز و به اطراف گوشه ها برسد.

عکس: مریم پژمان

قانون خط قطری میگوید: المان های مهم تصویر باید در امتداد خطی قطری قرار بگیرند.

بخاطر داشته باشید که خطوط مورب متعدد در جهات مختلف و در تقاطع با یکدیگر حس حرکت را به عکس شما می دهد اما اگر خیلی زیاد شوند گیج کننده و پر هرج و مرج خواهد شد. و نهایتا همچون خطوط افقی و عمودی، خطوط موربی که با الگوی خاصی در عکس تکرار شوند، می توانند فی نفسه موضوع اصلی عکس شما واقع شوند.

عکس: اکرم رضایی

 د) خطوط منحنی: خطوط منحنی، خطوط جذابی هستند و می توانند هدایتگر خوبی باشند. این خطوط مثل خطوط قطری حس تحرک را بوجود می آورند اما خلاف خطوط قطری که حس انرژی به تصویر می دهند، این خطوط حس آرامش را منتقل می کنند. این خطوط الزاما “s” شکل نیستند بلکه هر خط پیچ و تاب دار، یک خط منحنی ست.

این خطوط همچنین فرم را برجسته می کنند و به اشیای بی جان زندگی می بخشند. بخاطر بسپارید که همه خطوط در طبیعت متقارن نیستند. بنابرین اهمیت دارد که کدام قسمت ها را برای فوکوس انتخاب کنید و از کدام قسمت ها صرف نظر کنید.

در یک اثر تجسمی ممکن است برای نمایش حرکت سیال و مداوم، نرمی، لغزندگی، آرامش، ملایمت و ملاطفت به کار گرفته شود.


عکس: معصومه علیئی

خطوط می توانند در مسیر حرکت خود دارای شرایط زیر باشند :

  1. ضخیم یا نازک، قوی یا ضعیف ، تیره یا روشن شوند.
  2.  به صورت خطوط باریک یا ضخیم یکنواخت باشند.
  3. می توانند در جهت مسیر اصلی خود به صورت بریده بریده و یا متعدد باشند.
  4.  می توانند در جهت مسیر اصلی خود به شکل زیگزاگ، شکسته و یا موجی در می آیند.
  5.  می توانند به صورت منظم و یا نامنظم در مسیر اصلی حرکت خود تغییر جهت دهند.

که هر کدام از این موارد القای مفهومی خاص برای خط میکند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:خط - مبانی هنرهای تجسمی, | 15:12 | نویسنده : مهران دادخواهی پور |